امام حسن علیه السلام

امام حسن علیه السلام

الإمامُ الحسنُ عليه السلام
مَنِ اتَّكَلَ على حُسنِ الاختِيارِ مِنَ اللّه ِ ، لَم يَتَمَنَّ أنّهُ في غَيرِ الحالِ التي اختارَها اللّه ُ لَهُ .;
امام حسن عليه السلام
هركه به حُسن انتخاب خداوند تكيه كند ، جز آن وضعى را كه خدا برايش برگزيده است، آرزوى داشتن وضعى ديگر نكند .;
بحار الأنوار: 78/106/6.

الإمامُ الحسنُ عليه السلام
كيفَ يكونُ المؤمنُ مؤمنا و هو يَسخَطُ قِسمَهُ و يُحَقِّرُ مَنزِلَتَهُ و الحاكِمُ علَيهِ اللّه ُ ؟! .;
امام حسن عليه السلام
مؤمنى كه از قسمت خود ناخشنود باشد و وضعيت خود را ناچيز شمارد در حالى كه حاكم بر او (تعيين كننده سرنوشتش) خداست ، چگونه مى تواند مؤمن باشد (ادّعاى ايمان كند)؟!;
بحار الأنوار : 43/351/25 .

الإمامُ الحسنُ عليه السلام
أنا الضّامِنُ لِمَن لا يَهجِسُ في قَلبِهِ إلاّ الرِّضا أن يَدعُوَ اللّه َ فَيُستَجابَ لَهُ .;
امام حسن عليه السلام
من براى كسى كه جز خشنودى [از خدا] در دلش خطور نكند ، ضمانت مى كنم كه دعا كند و دعايش مستجاب شود .;
بحار الأنوار : 71/159/75.

الإمامُ الحسنُ عليه السلام
ما نَقَصَتْ زكاةٌ مِن مالٍ قَطُّ .;
امام حسن عليه السلام
زكات ، هيچگاه از ثروت نمى كاهد .;
بحار الأنوار: 96/23/56.

الإمامُ الحسنُ عليه السلام ـ لمّا سُئلَ عنِ الزُّهدِ ـ
الرَّغبَةُ في التَّقوى و الزَّهادَةُ في الدنيا .;
امام حسن عليه السلام ـ در پاسخ به اين سؤال كه زهد چيست؟ ـ فرمود
رغبت به تقوى و بى رغبتى به دنيا .;
تحف العقول : 225 .

الإمامُ الحسنُ عليه السلام ـ لرجل جاءَ إلَيهِ يَستَشِيرُهُ في تَزويجِ ابنَتِهِ ـ
زَوِّجْها مِن رَجُلٍ تَقِيٍّ ، فإنّهُ إن أحَبَّها أكرَمَها و إن أبغَضَها لَم يَظلِمْها .;
امام حسن عليه السلام ـ به مردى كه با ايشان درباره ازدواج دختر خود مشورت كرد ـ فرمود
او را به مردى با تقوا شوهر ده ؛ زيرا اگر دختر تو را دوست داشته باشد گرامى اش مى دارد و اگر دوستش نداشته باشد به وى ستم نمى كند .;
مكارم الأخلاق : 1/446/1534 .

الإمامُ الحسنُ عليه السلام ـ و قد سُئلَ عن الجُبن ـ
الجُرأةُ على الصَّديقِ ، و النُّكُولُ عَن العَدُوِّ .;
امام حسن عليه السلام ـ در پاسخ به اين پرسش كه
ترسويى چيست؟ ـ فرمود ; دليرى كردن بر دوست و گريختن از دشمن.;
تحف العقول : 225.

الإمامُ الحسنُ عليه السلام ـ في صفةِ أخٍ لَهُ ـ
كانَ خارجا مِن سُلطانِ الجَهالَةِ ، فلا يَمُدُّ يدَهُ إلاّ على ثِقَةٍ لِمَنفَعةٍ .;
امام حسن عليه السلام ـ در وصف يكى از برادرانِ دينى خود ـ فرمود
از حاكميت نادانى بيرون بود و دست سوى كارى دراز نمى كرد، مگر آن كه مطمئن مى شد سودى در بر دارد.;
الكافي : 2/237/26، انظر تمام الحديث في باب 54 .

الإمامُ الحسنُ عليه السلام ـ لمّا سألَهُ أبوه عن تفسيرِ الجَهلِ ـ
سُرعةُ الوُثوبِ علَى الفُرْصةِ قبلَ الاسْتِمْكانِ مِنها ، و الامْتِناعُ عنِ الجَوابِ .;
امام حسن عليه السلام ـ در پاسخ به پرسش پدرش از تفسير نادانى ـ فرمود
استفاده كردن زود هنگام از فرصت پيش از آن كه آن را كاملاً به دست آورى، و خوددارى كردن از جواب.;
معاني الأخبار:401/62.

الإمامُ الحسنُ عليه السلام ـ و قد سُئلَ عنِ الجُودِ ـ
بَذْلُ المَجْهودِ .;
امام حسن عليه السلام ـ در پاسخ به اين سؤال كه بخشندگى چيست؟ ـ فرمود
بخشيدن دسترنج.;
تحف العقول : 226 .

الإمامُ الحسنُ عليه السلام ـ لَمّا قالَ لَهُ أمِيرُ المؤمِنين
يا بُنَيَّ ، ما السَّماحَةُ ؟ ـ ; البَذْلُ في العُسْرِ و اليُسْرِ .;
امام حسن عليه السلام ـ آنگاه كه امير المؤمنين عليه السلام از او پرسيد
فرزندم! گشاده دستى چيست؟ ـ فرمود ; بخشش كردن در تنگدستى و توانگرى.;
معاني الأخبار : 256/1 .

عنه عليه السلام ـ أيضا ـ
إجابَةُ السّائلِ و بَذْلُ النّائلِ .;
امام حسن عليه السلام ـ در پاسخى ديگر ـ فرمود
اين كه نياز سائل را برآورى و هر چه دارى ببخشى.;
معاني الأخبار : 401/62 .

عَنِ الحَسَـنِ بنِ عَلِىٍّ عليه السلام قـالَ
عَلَّمَنى جَدّى رَسُولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله كَلِماتٍ أَقُولُهُنَّ فى الْوَتْرِ; «اَللّهُمَّ اهْدِنى فيمَنْ هَدَيْتَ، و عـافِنى فيـمَنْ عـافَـيْتَ، وَ بارِكَ لى فيما أَعْطَيْتَ...» ;
امام حسن عليه السلام فرمايد
جدّم رسول اللّه صلي الله عليه و آله كلماتى به من آموخت كه در قنوت نماز وتر مى خوانم; «خدايا مرا هدايت كن در ميان كسانى كه هدايت كردى، و عافيت ده در ميان كسانى كه عافيت دادى و آنچه به من عطا كردى مبارك گردان...» در اين دعا سه خواسته مهم از درگاه خدا مطرح است; «هدايت»، «عافيت» و «بركت». در هدايت، مى خواهيم كه به بيراهه نرويم و از خدا دور نشويم. در عافيت مى طلبيم كه از آسيب ها و زيان ها و بلاها مصون باشيم. در بركت هم مى خواهيم كه به زندگى و عمر و مال و فرزندان ما خجستگى و خير ماندگار عطا كند تا همواره از آنها بهره مند باشيم.;
معجم الكبير، ج 3 ص 73 ح 2703

كانَ الْحَسَنُ عليه السلام يَقُولُ
اَهْـلُ الْمَسْـجِدِ زُوّارُ اللّه ِ وَ حَقٌّ عَلَى الْمَزُورِ أَلتُّحْفَةُ لِزائِرهِ. ;
امام حسن عليه السلام مى فرمود
اهل مسجد زائران خدايند و برخداست كه به زوارش هديه بدهد. مسجد، مركز عبادت و جايگاه انس با پروردگار است و اهل مسجد با ياد خدا انس مى گيرند و بندگى خويش را ابراز مى كنند. وقتى مسجد خانه خدا باشد، مسجديان هم مهمانان و زائران اويند و پذيرايى و هديه خداوند، رحمت و مغفرت اوست. از اين جهت، يكى از مناسب ترين مكان ها براى دعا و حاجت خواهى از خداوند مساجد است، چون اميد استجابت دعا در آنجا بيشتر است.;
ارشاد القلوب، ص 72

يَحْيى بْنُ الْحَسَنِ قالَ
كانَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عليهماالسلام إِذا بَلَغَهُ عَنِ الرَّجُلِ ما يَكْرَهُ، بَعَثَ إِليْهِ بِصُرَّةِ دَنانيرَ، فَكانَتْ صُرارُهُ ما بَيْنَ الثَّلاثْمِائَةِ إِلىَ الْمِأَتَيْنِ دينارٍ، فكانَتْ صُرارُ مُوسى مَثَلاً. ;
يحيى پسر حسن مى گويد
وقتى از شخصى به امام موسى بن جعفر عليهماالسلامناراحتى مى رسـيد، كيسه اى پر از ديـنار بـراى او مى فرسـتاد، كه در آن كيسه دويست تا سيـصد ديـنار بود. كيسه هاى امام هفتم عليه السلام زبانزد مردم بود.;
مقاتل الطالبيين: 499

عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قالَ
كُنّا عِنْدَ الرِّضا عليه السلام فَذَكَرْنا أَباهُ، فَقالَ; كانَ عَقْلُهُ لاتُوازى بِهِ الْعُقُولُ و رُبّما شاوَرَ الْأَسْوَدَ مِنْ سُودانِهِ، فَقيلَ لَهُ; تُشاوِرُ مِثْلَ هذا؟ فَقالَ; فَكانُوا رُبَّما أَشاروُا عَلَيْهِ بِالشّىْ ءِ فَيَعْمَلُ بِهِ فى الضِّيْعَةِ وَالْبُستانِ. ;
از حسن بن جهم روايت شده كه گفت
ما در خدمت امام رضا عليه السلام بوديم ، كه از پدرش ياد كرديم، امام فرمود; عقل هيچ عاقلى با او برابرى نمى كرد، [ولى با اين همه] گاهى از اوقات با يكى از سياهان خدمتكار خود مشورت مى نمود، وقتى به او اعتراض مى شد، مى فرمود; چه بسا خداوند متعال مشكلى را با زبان او آسان مى كند و گره آن را مى گشايد. سپس امام عليه السلام فرمود; بسيار ديده مى شد كه آنان چيزى را در امور زمين و باغ و بستان به او مى گفتند و امام به گفته آنان عمل مى كرد.;
مكارم اخلاق: 335

قالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِىٍّ عليهماالسلام
قالَ رَسُولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله; إِنَّ الْأَنْبِياءَ عليهم السلام إِنَّما فَضَّلَهُمُ اللّه ُ عَلى خَلْقِهِ بِشِدَّةِ مُداراتِهِمْ لِأَعْداءِ دين اللّه ِ وَ حُسْنِ تَقِيَّتِهِمْ لِأَجْلِ إِخْوانِهِمْ فِى اللّه ِ. ;
امام حسن عليه السلام فرمود
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند; خداوند پيامبران را از آن جهت بر ديگران برترى داده كه با دشمنان دين خدا مدارا مى كنند و به جهت مراعات برادران دينى خود، با دشمنان با تقّيه رفتار مى كنند. توضيح; آسايش دو گيتى تفسير اين دو حرف است; با دوستان مروّت، با دشمنان مدارا برخورد تند و سخت گيرى و خشونت، مايه رنجش مردم است. انبياى الهى از طرف خداوند مأمور بودند كه در راه تبليغ و هدايت انسانها، تحمّل و بردبارى و صبر داشته باشند و با رفتارهاى ناهنجار آنان مدارا كنند، تا دلهايشان نرم شود و به دين حق، جذب شوند. همين خصلت سبب برترى آنان بر ديگران بوده است.;
بحارالانوار 75 : 401.

سُئِلَ الْحَسَنُ عليه السلام
ما بالُنا نَكْرَهُ الْمَوْتَ وَ لا نُحِبُّهُ؟ فَقال عليه السلام; اِنَّكُمْ اَخْرَبْتُمْ آخِرَتَكُمْ وَ عَمَّرْتُمْ دُنْياكُم، فَاَنْتُمْ تَكْرَهُونَ النَّقْلَةَ مِنَ الْعُمْرانِ اِلَى الْخَرابِ. ;
از امام حسن مجتبى عليه السلام پرسيدند
چرا از مرگ بدمان مى آيد و آن را دوست نداريم؟ فرمود; زيرا شما آخرت خود را خراب كرده و دنيايتان را آباد ساخته ايد، از اين رو منتقل شدن از محلّ آباد به ويرانه را، دوست نداريد.;
ميزان الحكمه، ج 9، ص 261

الإمامُ الحسنُ عليه السلام
مَن عَدَّدَ نِعَمَهُ مَحَقَ كَرَمَهُ .;
امام حسن عليه السلام
هر كه احسانهاى خود را بر شمرد، بخشندگى خويش را از بين برده است.;
بحار الأنوار : 78/113/7.

الإمامُ الحسنُ عليه السلام ـ لمّا سُئلَ عنِ الكُلفَةِ ـ
كلامُكَ فيما لا يَعنيكَ .;
امام حسن عليه السلام ـ در پاسخ به اين سؤال كه تكلّف چيست؟ ـ فرمود
سخن گفتنت درباره چيزهاى بيهوده.;
تحف العقول : 226.