آیا وسواس فکری گرفتم
ناشناسسلام وقتتون بخیر من ۱۷ سالمه از مهر ماه که وارد دهم شدم احساس میکنم سرطان دارم تومور و بیماری های دیگه خیلی خانواده ام زو اذیت کردم نمیدونم چیکار کنم دکتر هم رفتم بار اول که یک دکتر از خدا بی خبر گفت تو گوشت غده است حالا نمیدونم واقعا هست یا نه سه بار گوش و حلق و بینی رفتم ولی همشون گفتن هیچی نیست ولی خودم احساس میکنم مریضم روان پزشک رفتم بهم فلوکستین و نورتوپیلین رو داد حدود یک ماه میشه همیشه احساس پر بودن سر دد پشت سر میکنم همین رو نگران کرده که نکنه سرطان داشته باشم هر چی میشه سرم درد میگیره سرم گیج میره میزنم تو اینترنت که نکنه بیماری چیزی باشه ی وقت هایی هم انگار روح از بدنم جدا میشه احساس سبکی سر میکنم اصلا نمیدونم چمه گوشم فشار منفی هم داره اینو دکتر گفت واقعا نمیدونم چیکار به خانواده ام میگم برین دکتر مغز و اعصاب که مطمئن بشم ولی نمیشه فکر کنم عوارض قرص باشه ولی مطمئن نیستم روز های اول که قرص رو خوردم واقعا خوب بودم پری سر نداشتم ولی دوباره همینطوری شدم احساس ضعف یا احساس بیماری میکنم بعضی وقت ها قفسه سینم درد میگیره ولی هر وقت این حس رو دارم دیگه سردرد ندارم
از ازدواج میترسم
ناشناسسلام من یه دختر 15-16 ساله هستم که مدت طولانی هست که درمورد ازدواج کردن استرس دارم وقتی اسم ازدواج میاد بجای اینکه برم تو رویا استرس بهم دست میده و وقتی تو اعماق وجودم دنبالش میگردم به این نتیجه میرسم که میترسم ارتباطم با همسر ایندم خوب نباشه یعنی همدیگرو دوست نداشته باشیم یا بهتره بگم بیشتر میترسم اون منو دوست نداشته باشه و من اگر ازدواج کنم همش باید درگیر این حس بد باشم و همش استرس داشته باشم که آی منو دوست نداره و همش حواسم به کارام باشه و اعتماد به نفس و عزت نفس نداشته باشم و نتونم توی زندگیم اقتدار اعتماد به نفس و شاد بودن راحت بودن صمیمی بودن داشته باشم و احساس میکنم جذاب نخواهم بود و وقتی اسم ازدواج میاد یه ناراحتی دارم چون حس میکنم ازدواج موفقی نخواهم داشت
فوبیا
ناشناسسلام وقت بخیر من 18سالمه 4ساله اگروفوبیا دارم و از خونه بیرون نرفتم و نمیرم لطف کنید بفرمائید چکارکنم برای درمان و اینم بگم پنیکم دارم
احساس ناامنی و ترس از اجتماع
ناشناسسلام خسته نباشید من یه ترس خیلی مزخرف و آزاردهنده دارم ترس از اینکه در بالکن اتاقم باز باشه و سوسک و حشرات دیگه بیان اتاقم ?همش هم مامان بابام و بقیه میرن تو بالکن اتاقم در و باز میزارن یه چند وقتی هم هست که شبا بابام میره تو بالکن من همش میترسم تو تاریکی یه حشره ای وارد اتاقم بشه درواقع به طور کلی میشه گفت در هر جایی به غیر خونه احساس نا امنی میکنم و اصلا هم دوست ندارم تو اجتماع باشم و کلا ارتباط برقرار کردن با آدم های اطرافم برام مشکله و این مسئله خیلی منو اذیت میکنه ?
چیکار کنم ترسم برطرف بشه
ناشناسسلام من حدود ۳ سال هست که مثل چی اط تاریکی ترس دارم اصلا احساس خوبی ازش نمیگیرم راه حلی میتونین پیشنهاد بدین که اوکی شم ؟
فک میکنم جن ها تو خونمون هستن?
ناشناسمن بعضی وقتا تو خونه تنها هستم صدا های عجیبی میشنوم مثل صدا دادن ظرف ها و یه صدا های عجیبی تو آشپزخونه میاد یا مثلا ی بار داشتم آهنگ گوش میدادم بعد صدا ی زن اومد ک داشت با همین آهنگ میخوند یا مثلا یهو دیدم ی چیز سفیدی از پشتم رد شد سریع رومو برگردوندم دیدم چیزی نیست بعد من وقتی بچه بودم یعنی ده سالم بود تو خونه تنها بودم داشتم تلوزیون سرمو ک برگردوندم دیدم یه آدم فک کنم دختر بود خیلی بلند یجورایی انگار رنگش سفید آبی بود با موهای بلند زل زده بود بهم منم ک چشمام چهار تا شده بود فوری در خونه باز کردم رفتم بیرون?از طرفی هم به خودم میگم نکنه توهم زدم؟ اخه خیلی به چیزای عجیب فکر مکنم میترسم تا چند روز دیگه جن ها بیان خونمون پارتی کنن?? بعد من بخاطر شرایط زندگیم بیشتر مواقع تو خونه تنهام میگین چیکار کنم؟ اون چیزی ک تو بچگی دیدم چی بوده؟ #B
دیروز خواب دیدم
ناشناسسلام وقتتون بخیر دیروز یه خوابی دیدم خیلی دلهوره دارم انگار یکم واقعی و وحشتناک بود یه صدایی بهم گفت تو فقط ۳ سال وقت داری وداع کن و حلالیت بگیر میگن خواب نزدیک صبحی درست درمیاد آیا واقعا این حرف درسته؟؟ از مرگ نمیترسم فقط نگران بعد مرگم که اگه من بمیرم مادرم خواهرم و خوانواده و دوستان چکار میکنن تعریف نباشه از من اکثرا همه خوششون میاد نمیخوام اونا داغون بشن?
خیانت مادر
ناشناسسلام من ۱۶ سالمه مادرم ۳۷سالشه چند وقتی میبینم مادرم کارای عجیب غریب انجام میده در طول روز بابام ۶غروب از سر کار میاد چند باری دیدم یه نفر مامانمو میرسونه در خونه میگم این کیه میگه آژانس یا من میرم بیرون میام میبینم پیام پاک میکنه یا شماره هایی که بهشون زنگ زده اون آقا هم بیشتر وقتا زنگ میزنه تا جوابمیدم قط میکنه مامانم که تا الان هی با بابام دعوا داشت الان خیلی شدید شده هر هفته از خونه فرار میکنه اصلا نمیدونم کجا میره فقط میدونم خونه هیچ آشنایی نمیره بعد دو روز پیداش میکنم التماسش میکنم برگرده مامان من خیلی بلد نبود با گوشی کار کنه ولی شبا میبینم تا دیر وقت تو جای خواب با یکی پیامک میده حرف میزنن من که به روش آوردم بهم میگه چون خسته شده این کارارو میکنه هر وقت هم میرم بیرون خونه کسی نباشه میبینم درجا زنگ میزنه به همون آقاهه صحبت میکنه باهاش والا خیلی ناراحتم نمیدونم با این قضیه چ کنم
درمان اختلال شخصیت اجتنابی چگونه هست؟
ناشناسسلام میخواستم بدونم اختلال شخصیت اجتنابی چگونه درمان میشه و فردی که به این اختلال مبتلاست چگونست و لطفا راه های درمان رو هم بیان کنید و برای درمان باید چه کار کرد؟
ترس ازاتفاقات اینده
ناشناسسلام من از خیلی چیزهایی که اتفاق هنوز برام نیوفتاده میترسم من مثلا داخل یربازی چه خواهد گزشت برمن یا گرفتن زن! میگم کی به من زن میده این همه پسرخشکل پول دار؟! مثلا سوار موتور میشم میرم بیرون میگم تصادف میکنم یکی ازپشت بهم میزنه یاموتورخراب میشه یا موتور رو میدزدن ازپیشم میترسم ازکارهای گزشته مثل این که من قبلا درمجازی بعضی اوقات با یکی فرد فاشی میکردم میترسم همش شکایت کنه میترسم بدجور
