نمکیات

نمکیات

داداشم میخواست یه فن روپنجره نصب کنه. کل شیشه روشکوند. کلی هم خصارت زده به ما. بعدمیگه میدونی امکانات کمه. فقط جای دوستش مت خالی بود

داریم با خانواده حریم سلطان می بینیم بابام ی اهی میکشه میگه ای کاش من بجای سلطان سلیمان بودم....! هروز زن ها بخاطرش همه دیگه رو تیکه تیکه میکنن

داشتم میرفتم wc، داداشم فک کرد دارم میرم آشپزخونه، بلند داد زد هرچی میخوری برا منم بیار..!!

دبستان که که بودیم میگشتیم تا یک نایلون فریزر پیدا کنیم با وزش باد بفرستیمش هوا! سرعتش از سفینه های ناسا هم بیشتر بود!!

دختر جزوه ازم گرفت گفت فردا واسم میارش.... بعد از یه هفته جزوه اورد حالا که جزوه نگاه می کنم والا حق داشته من جاش بودم اصن جزوه نمی اوردم

در باز شد و گل اومد/سوسنو سنبل اومد/آب بریزید زیر پاش خاک نشین روی پاش (به افتخار همه معلمای دوران ابتدایی :*)

در ثانیه‌های بودنت می‌مانم. در فصل شکست خوردنت می‌مانمیک سال نه ده سال چه فرقی دارد. تا لحظه دل سپردنت می‌مانم و دوستت دارم. سالگرد باهم بودنمان مبارک

در نانوایی هم صف یک دانه ای ها جداست... عجب دردیست تنهایی...

در وا شد گل آمد سوسن و سنبل آمد خانوم معلم خوش آمد... کیا یادشونه...

دقت کردین نون خشکی ها باکلاس شدن با وانت میچرخن........... یادش بخیر اون روز ها که نون خشکی ها با گاری میومدن توی کوچه مون....

دقت کردین کسانی که تو ایران به رحمت خدا میرن شب اول به خواب خیلی ها میرن، اتفاقا همشونم تو یه باغ سبز بودن و حالشونم خیلی خوب بوده؟؟؟؟

دقت کردین... وقتی دوتا کلید شبیه به هم داری، هیچوقت اولین کلید، کلید درست نیست؟ واقعاا مخصوصا وقتی عجله داری!!!

دلبر که دو تا شد، دل یاخورد میشه یا خاکشیر!!! به شخصه بهش اعتقاد دارم. اصن شدید یه وضیه!!!

دلتنگ کودکیم دعوا میشد و قهر میکردیم تا قیامت و دقایقی بعد قیامت میشد

دلم تنگ است برای ان زمان که بزرگترین غصه دلمان شکستن نک مدادمان بود

دهه شصتیا یادشونه بستنی میخوردیم شکل توپ فوتبال بود؟ چه عشقی میکردیم جلدشونگه داریم باهاش بازی کنیم یایخمک درس کنیم...... یادش بخیر.... :-)

دوره زمونه عوض شده نصف شب رفتم آشپزخونه آب بخورم یهو ی سوسک جلو پام ظاهر شد منو میگی جیغ پرش رو کابینت اما سوسکه بجای اینکه فرار کنه سرجاش تکون نخورد کصافط

دیالوگ معروف فامیل دور :که با این در اگر دربند درماند، درماند

دیروز سوئیچ فامیلمون افتاد تو توالت هیچی دیگه تا صبح اوق ها بود که زده میشد :|

دیروزیه جوجه اردک خریدم زن داداشم میگه پسره یادختر. گفتم نمیدونم؛ مهمم نیست. ففط سالم باشه! زن داداشم :-P من :-/