فهرست سوالات

فهرست سوالات

لطفا پاسخ خود را درج نماید.

خسته شدن از زندگی 

سلام.من دیگه خسته شدم از زندگیم.ولی مث بعضی ادما نستم که هی بخوام جلب توجه کنم تا شاید دوتا نصیحت بشنوم.زود عصبی میشم از دست والدینم چون بعضی اوقات اصن قبل این که بزارن حرفم تموم بشه وسط حرفم میپرن و بهم چرت و پرت میگن و منم که دیگه نمیتونم خومو کنترل کنم بد دهنی میکنم متاسفانه(فحش میدم) فقط دیگه دوست دارم بخوابم از هیچی لذت نمیبرم به قولی زندم ولی زندگی نمیکنم کار نیست پول هم نیست،احساس میکنم مفت خور و سربار خانوادم البته از 14 سالگی پدرم دیگه بهم پول نداد و من کار میکردم از اون موقع تا الان که 20 سالمه و جالب اینجاست پدرم برام پلیس آورده که منو از خونه بیرون کنه تنهایی رو دوست دارم. از جمع متنفرم وقتی میرم بیرون با دوستام،دوست ندارم برگردم خونه چون تو خونه ما مادر و پدرم از هم متنفرن و همیشه دعواست میخوام با یه جنس مخالف دوست بشم ولی چون پول ندارم مجبورم در خلوت با خودم... چطور میشه تو این وضعیت داغون کمی خوش گذروند. انقدر برای پول و تلاش کردم دیگه داره حالم بهم میخوره.

 70

تیم نوجوانی

سلام عزیزم. موارد زیادی در زندگی شما رخ داده است و مهم ترین مشکل شما در حال حاضر عدم احساس رضایت و توانایی کنترل خشم خود است. 6 سال است که کار میکنید و در خانواده ای بزرگ شده اید که ارامش نسبی وجود نداشته است. از حمایت خانواده هم اکنون برخوردار نیستید و به اندازه کافی هم رشد نکرده اید که بتوانید مستقل شوید. از دید خودتان شاید شرایط بسیار بد باشد و دیگر به انتهای زندگی رسیده باشید، اما هیچ وقت برای تغییر دیر نیست. تمام مشکلات شما عامل انگیزشی میباشد تا هدفمند تلاش کنید تا این وضع رهایی یابید. گام اول بررسی انواع روش های کسب درامد است تا بتوانید مستقل شوید گام دوم صرف وقت بیشتر با دوستانی است که به رشد شما کمک کنند تا ارامش نسبی به دست اورید گام سوم دادن انرژی مثبت روزانه به خود است، هر روز دقایقی زمان بگذارید و جملات منفی را همچون مفت خور و .. را روی کاغذ بنویسید و به جای ان جملات مثبت برای خود لحاظ کنید و سعی کنید هر روز یک جمله مثبت را به خود تلقین کنید. گام چهارم ورزش منظم به جهت کنترل اعصاب خود است به خصوص یوگا و ورزش های هوازی تا بتوانید تمرکز خود را به دست اورید. و گام پنجم در زمانی که به ارامش نسبی رسیدید به ریشه های اختلاف بین خود و والدین فکر کنید و ببنید چگونه میتوانید این مشکلات را با منطق حل کنید. در اخر برای انکه در هر گامی موفق باشید بیشتر با خدا رفیق باشید و به او توکل کنید.