خون
بهداشت
پنجمین مورد خون است، خون نجس است و باید شسته شود. خون ازنظر کثیفی مراتبی دارد، مرتبه اول خون حیض و نفاس و استحاضه است، مرتبه دوم خون دیگران، مرتبه سوم خون خود شخص، مرتبه چهارم خون سگ و خوک و کافر، مرتبه پنجم خون حیوان حرامگوشت، مرتبه ششم خون ریخته شده، مرتبه هفتم خون باقیمانده در ذبیحه، مرتبه هشتم خون حشرات. مواردی که شمرده شد همه کثیف هستند ولی همگی نجس نیستند. در روایت آمده: «إن كان الدم حمصة فلا بأس بأن لا تغسله، إلا أن يكون الدم دم الحيض فاغسل ثوبك منه»[10] یعنی «اگر خون بهاندازه یک نخود باشد اشکالی ندارد و آن را نشویید مگر اینکه خون حیض باشد در این صورت باید لباس را بشویید.» در روایت آمده: «عن المرأة الحائض أتغسل ثيابها التي لبستها في طمثها؟ قال: تغسل ما أصاب ثيابها من الدم وتدع ما سوى ذلك»[11] یعنی «از امام صادق (ع) سؤال شد درباره خانمی که در حال حیض است، امام فرمودند لباسهایی که در ایام حیض پوشیده را بشوید، آنجا که خون به آن اصابت کرده و باقی آن لازم به شستن نیست.» امام صادق (ع) میفرمایند: «دمك أنظف من دم غيرك إذا كان في ثوبك شبه النضح من دمك فلا بأس وإن كان دم غيرك قليلا أو كثيرا فاغسله.»[12] یعنی «خون خودت پاکتر از خون دیگران است، اگر در لباست مقدار کمی خون پاشیده شده باشد اشکالی ندارد ولی اگر خون دیگران باشد، چه کم باشد چه زیاد آن را بشوی.» ازنظر حکم شرعی خون خود شخص و خون دیگران هر دو نجس است و اگر کم باشد میتوان با آن نماز خواند ولی اگر زیاد باشد باید شسته شود، ولی در این روایت صحبت از کثیفی است نه نجاست و طهارت و بین خون شخص و دیگران تفاوت قائل شده. خون کافر و خوک و سگ هم نجس هستند هم متنجس هستند، چون اینها حلالگوشت نیستند و خون جهنده دارند خون آنها نجس است و از طرف دیگر خود اینها نیز نجس هستند و خون آنها با آنها در تماس است. شاید بتوان گفت که خون کافر علاوه بر دلایل ذکرشده، چون خون دیگران هم بهحساب میآید پس ازنظر نجاست مرتبه بالاتر دارد و شاید از خون حیض و نفاس هم نجستر باشد و در مورد سگ و خوک هم چون از دو جهت نجس هستند، شاید بتوان آنها را ازنظر نجاست در مرتبه بالاتر از دیگر خونها دانست، یا اینکه چون روایات تأکید بر خون حیض و نفاس دارد، خون کافر و سگ و خوک را در مرتبه بعد از خون حیض و قبل از خون دیگران قرار داد. در مورد حیوان حلالگوشت دو نوع خون وجود دارد یکی خون ریخته شده که معلوم است کثیف است ولی خونی که داخل ذبیحه میماند نجس نیست و ازنظر کثیفی در مرتبه بعد قرار دارد. در مورد خون حشرات در روایت آمده: «سألت أبا عبد الله (عليه السلام) عن دم البراغيث ... قال: ... ينضحه ولا يغسله.»[13] یعنی «درباره خون کک از امام صادق (ع) سؤال شد، امام فرمودند روی آن آب بپاشند و لازم نیست بشویند.» ممکن است که خون کک خون انسان باشد ولی درهرحال کثیفی کمتری دارد زیرا نیاز به شستن ندارد. در روایت آمده: «وسألته عن الدمل يسيل منه القيح ، كيف يصنع؟ قال : إن كان غليظاً أو فيه خلط من دم فاغسله كل يوم مرتين غدوة وعشية ، ولا ينقض ذلك الوضوء»[14] یعنی «از امام کاظم (ع) سؤال شد درباره دمل که از آن چرک خارج میشود که چهکار کنند، امام فرمودند اگر چرک غلظت دارد یا همراه با خلط و خون باشد هرروز دو بار بشوی، یکبار صبح و یکبار شب و این وضو را باطل نمیکند.» منابع: [1] توحيد المفضل، مفضل بن عمر، ص۱۶۳. [2] تهذيب الأحكام، شيخ طوسي، ج۱، ص۲۵۲. [3] كنزالفوائد، شيخ أبوالفتح كراجكي، ص۲۸۴. [4] دعائم الإسلام، قاضی نعمان مغربی، ج۱، ص۱۱۷. [5] مسائل علي بن جعفر ومستدركاتها، مؤسسة آل البيت عليهم السلام لاحياء التراث، ص۱۵۹. [6] مسائل علي بن جعفر ومستدركاتها، مؤسسة آل البيت عليهم السلام لاحياء التراث، ص۲۱۳. [7] تهذيب الأحكام، شيخ طوسي، ج۱، ص۲۶۷. [8] تهذيب الأحكام، شيخ طوسي، ج۱، ص۲۵۳. [9] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۳، ص۳۹. [10] فقه الرضا (ع)، مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ص۹۵. [11] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۳، ص۱۰۹. [12] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۳، ص۵۹. [13] الاصول من الکافي، شیخ کلینی، ج۳، ص۶۰. [14] مسائل علي بن جعفر ومستدركاتها، مؤسسة آل البيت عليهم السلام لاحياء التراث، ص۱۷۳