وضو و غسل

وضو و غسل

بحث وضوء

وضو و غسل

بیشتر مسائل پاکیزگی در اسلام به شکل راتب و مکرر مطلوب است. مثلا غسل هر شب در دهه‌ی آخر ماه رمضان یا شب های افراد از شب های آخر ماه رمضان که تکرار غسل است. تکرار وضوء هم مانند غسل و بیشتر از آن مطلوب است. حداقل در روز سه مرتبه وضوء گرفتن مطلوب است و اگر کسی بخواهد مستحبات را رعایت کند به نظر می‌رسد در روز بیست مرتبه یا بیشتر وضوء گرفته بشود. بحث صرفا تمییزی نیست بلکه بحث پاکیزگی و نشان دادن پاکیزگی است. کسی که در روز بیست مرتبه دست خود می‌شوید نشان دادن نهایت پاکیزگی است و اگر کسی ببیند می‌گوید چقدر این انسان تمییز و پاکیزه و ظریف است. راتبیت و پشت سر هم و تکرار مطلوب است و حداقل آن سه مرتبه برای نماز های روزانه مطلوب است. وضوء برای هر نماز مستحب است و تجدید الوضوء و دائم الوضوء بودن و وضوء برای قرآن خواندن و برای مسجد رفتن وضوء مستحب است و این ها همه در حقیقت بهانه برای تکرار پاکیزگی است. البته وقتی می‌گوییم وضوء، مراد وضوء بهداشتی است و ما وضوء شرعی با مستحباتش را کاری نداریم. وضوء شرعی سه مرتبه مضمضه کردن و سه مرتبه استنشاق و مسواک زدن و شستن دو کف دست و شستن صورت و دستان تا آرنج و مسح سر و پاها دارد. نکته ای در مورد احکام اسلامی موجود است که احکام اسلام به شکل «قضایای حقیقه» وارد شده است. یعنی موضوع مفروض الوجود است. یعنی اگر وضوء گرفته شود، مستحب است انسانی که وضوء دارد، وضوء را تجدید کند. انسانی که می‌خواهد نماز بخواند یا قرآن بخواند مستحب است وضوء بگیرد که به شکل قضایای حقیقیه است و موضوع آن ها مفروض الوجود اخذ شده اند. کسی که فقط واجبات را رعایت می‌کند هنگام اذان در وجودش آمری می‌گوید که وقت وضوء گرفتن است و کسی که مستحبات را رعایت می‌کند، هر وقت وضوء نقض می‌شود چیزی در وجود او می‌گوید که وضوء بگیر تا دائم الوضوء باشی، کسی که می‌خواهد قرآن بخواند یا موارد دیگر هم به همین منوال است. اگر این ها را به امر ظاهری تبدیل کنیم، شارع می‌گوید برای نماز و قرآن خواندن و خواب و غیر ذلک وضوء بگیر. این نشان می‌دهد که چقدر اسلام پاک است و تمییزی در اسلام مطلوب است. ابتکار دیگر اینکه امر به وضوء به شکل قضایای حقیقیه است و بهتر است از اینکه ملائکه ای روی سر انسان قرار داده شود و آن ها دائما به انسان امر به وضوء کنند. یعنی در وجود خود انسان و در خلد انسان این امر صورت می‌گیرد و خود انسان به خودش می‌گوید و تکرار می‌کند و امر می‌کند. مستحب دیگر این است که انسان موقع خواب وضوء بگیرد. پیامبر(ص) مقید بود نصف شب هرگاه از خواب بیدار می‌شد مقید به انجام دو کار بود یکی مسواک زدن و وضوء گرفتن را ترک نمی‌کرد. ممکن است انسان در شب پنج مرتبه بیدار شود یا بیشتر بیدار شود. معلوم می‌شود اسلام بالاتر از تمییزی است زیرا تمییز با دوبار شستن محقق می‌شود. اسلام خیلی بزرگ تر از چیزی است که در ذهن ما است. اسلام فقط یک سری امور اعتباری که در آخرت ثواب دارد نیست. ثواب اخروی هم وجود دارد ولی از دید بهداشتی خیلی باعظمت است. ممکن است پیشرفت علم هم خصوصیت تکرار وضوء را به ما بگوید. امروز این مسئله‌ی آلودگی و میکروب و ویروس تا حدودی این مسائل را مشخص می‌کند. انسان همیشه در معرض میکروب و ویروس است و ممکن است بدنش تمییز و پاک باشد ولی همیشه در معرض آلودگی است و با تکرار وضوء مسئله‌ی آلودگی از بین می‌رود و مبتلا به بیماری میکروبی و ویروسی نمی‌شود. برای ما مستحب و واجب فرق نمی‌کند زیرا می‌گوییم مستحبات،‌ واجبات سلامتی هستند. اگر کسی می‌خواهد پای خود را بشوید عیبی ندارد ولی جزء وضوء نباید باشد، مستحب است قبل از وضوء انسان پای خود را بشوید ولی این جزء وضوء نیست و نباید بدعت گذاشت. حمام کنار ما است ولی این مسائل را رعایت نمی‌کنیم ولی قدیمی ها آب نداشتند ولی مقید بودند و بدن های آن ها سالم می‌ماند. گفته می‌شود کسی مقید به غسل جمعه باشد بدنش بعد از مرگ سالم می‌ماند. این مطلب یک دانشگاه است. چرا این بدن سالم می‌ماند؟ میکروب نزدیک این بدن نمی‌شود تا او را نابود و متلاشی کند. بدن خیلی از علماء بعد از صدها سال سالم پیدا شده است. این مسائل ظرافت های زیادی دارد. طب اسلامی و بهداشت اسلامی مورد توجه قرار نگرفته است. اگر ما به دنیا بگوییم ما مکانیزمی داریم که موجب سالم ماندن بدن بعد از مرگ می‌شود مورد توجه قرار می‌گیرد و دنبال علت و سبب و مکانیزم آن می‌گردند ولی این ها مطرح و معرفی نشده است. به نظر می‌رسد اگر کافر هم غسل جمعه را انجام بدهد همان مکانیزم و اثر را دارد و این بعید نیست زیرا خود غسل و شستن موثر است و بحث عبادیات و قصد قربت نیست و خود غسل این اثر را دارد.