فک و فامیله داریم

فک و فامیله داریم

عاغاع یه روز یه خانومی زنگ زده بود خونه ی ما!!!!تازه فامیلمون هم بودن!!! بعد مامانم که خونه نبودن!داداشم گوشی رو برداشت-ب داداشم گفت مادرتون هستن واسه امر خیر مزاحم شدم .داداشمم نه گذاشت نه برداشت گفت جوابمون مثبته-کی از آقا زاده ی شما بهتر!!!!!!!!!!!!!!!!!!! الان ما یه هفته ست جواب تلفن هامونو نمیدیم داداشه ب فکره من دارم آخه میگم چرا اینجوری گفتی میگه بده به فکرتم!!؟مگه من چندسالمه همه ش

آقا چند وقت پیشا مامانم لباس ریخت تو ماشین لباسشویی ... بعد که درآورد معلوم شد دستمال کاغذی توی جیب یکی از لباسا بوده (خودتون میدونید که چجوری میشه !) مامانم یه جوری نگام میکرد انگار تو واقعه یازده سپتامبر نقش داشتم ! خب مادر من اصلا به فرض که تو لباسای من بوده ! خب خودت خالی کردی جیباشو :-|

من شهرستان درس می خونم بعدش امسال اقدام کردم برای انتقالی به شهری که زندگی میکنم بعد بابام میگه دخترم حالا می خوای همون شهر بمونا آخه اونجا خرجت کمتره ............... خخخخخخخخخخ

داداشم مغازه بود که یهو تلفن زنگ زد،بدون هیچ مقدمه ای طرف پرسید : حاج آقا عباس؟ داداشم گفت بله بفرمایید! طرف گفت حاج آقا ما قراره بریم مسافرت از سمنان به مشهد خونه خاله اینا ده روز بمونیم بچه ها هم از لحاظ جسمی ضعیفن باید روزه بگیرن یا نه؟ داداشمم نه گذاشت نه برداشت گفت : نه واجب نیست ، خوش باشید! طرف کلی دعاش کرد و خدافظی کرد! من الان موندم این داداش من این مخو از کجا آوورده! شما بگید فک و فامیله ما داریم ؟ :|

بهد از 18 سال درس خوندن:| بابام : سلام پسرم کارنامتو گرفتی؟؟؟معدلت چی شد؟؟؟ من:سلام بابا بد نیست :))) بابام آفرین :| من :| ینی این همه درمورد مسائل درسی من پیگیره :|

عید بود ما هم طبق معمول رفته بودیم خونه مامان بزرگ. آغا چند ساعت گذشت و یهو عموم با خانواده اومدن تو بیچاره عموهه از بس هول بود اومد تو وقتی داشت دست میداد هی میگفت توروخدا پانشید اصلا بخوابید که اون موقع بود که اتاق مورد گاز گرفتگی قرار گرفت . خدایی تا حالا اونقد نخندیده بودم . . . همچین عمو خجالت زده ای من دارم!!!!!!

چند وقت پیش،فامیل های دورمون اومده بودن خونمون،لامصبا دو هفته تو خونمون موندن. آخر سر مادرم عصبانی شد،به مهمونا گفت:یادم باشه هر وقت خواستین برین برای شام آبگوشت بپزم،راستی کی میرین.! فک و فامیله داریم!!؟

به مامانم میگم چرا واسه سحری بیدارم نکردی ؟ میگه دیدم گیج خوابی بزارم بخوابی !!! یعنی الان من چی بهش بگم آخه مادر من 8ساعت که نی 10 ساعت که نی 16ساعته....

پدرم چند ساله بيمه عمر داره يه روز به مامانم گفت: مي دوني زن اگه بميري 8ميليون تومن مي دن پس بجنب مادرم گفت خب تو بمير كه 15 ميليون تومن به ما بدن. پدرومادر عاشق من دارم!!!!!!!1

پشت کامپیوتر بودم داشتم دمبال حرف پ میگشتم...که آقای پدر اومد یه ده هزاری گذاش جلوم بعد همچی خوابوند پس کلم یکی از ایشون خوردم دوتا از آفیس 2013 ...برگشتم میگم چته عزیزم چی میخواییی؟:(((((((( میگه پاشو برو یه کیلو شیرینی بخر شب مهمون داریم. میگم خو چرا میزنی؟ میگه واسه این که تو راه ناخنک نزنی. اصن استنباط و استراژیش تو چشم... آخ گردنم :(((

مامانم داشت خربزه ميخورد داد دست بابام گفت شما هم بخورين بابام گفت واسه تو خريدم بخور ك در طول روز زياد تشنه ات نشه. به بابام ميگم پ من، من بوقم؟ برگشته زل زده بم ميگه نه شيپوري!!!!! يعني اصن عشق پدري هميجور چكه ميكنه ها برو اونور خيس نشي

برادر زادم(5سالشه)زنگ زده خونه به مامانم میگه می خوام با عمه صحبت کنم .مامانم گفته داره درس می خونه اونم گفته مگه این همه سال درس خونده به کجا رسیده؟ اونوقت ما همسن اینا بودیم نمیدونستیم عمه داریم

دیشب افطاری رو بابام درس کرد. حالا بعد افطار بین مامان و بابام بحث شد که دسپخت کی بهتره. معیار سنجششونم من شده بودم. اونم با این وضعععع: بابام: اگه خوب نبود پس چرا نازنین (من هستم) دو بشقاب پپپپپپپپر خورد؟ مامانم: اون آشغال خوره. هر چی بذاری جلوش میخوره!!!! بابام: پس چرا دیشب دسپخت شما رو نخورد؟ ینی از آشغالایی که نازنین میخوره بدتر بوده دیگه؟ مامانم: سر افطار اشتها نداش بچه م. یه ساعت بعدش میومدی میدیدی عین خر داش میخورد!!!!! من:| خر:)))))))))))))))) دسپخت:| افطار:|

ﺑﭽﻪ ﻓﺎﻣﯿﻠﻢ 6 ﺳﺎﻟﺸﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺯﻣﯿﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﯿﺎ ﺑﻮﺳﺶ ﻛﻨﻢ ﺧﻮﺏ ﺷﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ : ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺯﺧﻢ ﻫﺎﯾﻰ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺧﺎﺹ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻮﺱ ﻛﻨﻪ ﺗﺎ ﺧﻮﺏ ﺷﻪ(((: !!! ﺍﯾﻨﺎ ﺑﭽﻪ ﻧﯿﺴﺘﻦ ﮎ ﺍﻓﻌﯿﻦ |:

بابا بزرگم نصفه شبي مامان بزرگما از خواب بيدار كرده دعوا راه انداخته مي گه از سر شب دارم خواب بد مي بينم چرا منو از خواب بيدار نكردي به تو ام مي گند زن؟!! مامان بزرگ: (◙_◙) ما: (0_o)

عاقا داداشم با مخاطب خاصش اینقدر حرف میزنن که حتی اسم بچه ایندشون رو انتخاب کردن یه روزداداشم با مخاطب خاصش دعواش شد بهش گفت به جان مسیحا(بچه ایندشون)دیگه بهت زنگ نمیزنم تا اخر عمر نمیزارم مسیحا رو ببینی مخاطبش درحالی که گریه میکرد گوشی رو قطع کرد من تو اون لحظه0-# داداشم:))) مخاطبش:)))) مسیحا کوچلو+-+ بچه های طلاق@_@ خب مغزتون توان تشنگی نداره روزه نگیرید

خاله ام اینا دیشب اومدن خونمون،مامانم هندونه براشون اورد،وقتی خوردن خاله ام ظرفشو جمع کرد برد بشوره،پوست هندونه ها روی سینک بود خاله ام به مامانم میگه پوستاشو کجا بریزم؟مامان عزیزم میگه بذار باشه هانی میخوره،بخدا من فقط یه وقتا که ته هندونه مونده با قاشق میخورم.مامانه آبرو بره من دارم؟ ‏ من=:-(((((((((((( مامان و خالهام=:-))))))))))))))) بره ناقلا=:-‏o

یک دختر دایی دارم نابغه ای برای خودش... زندایی ام مرغ میذاره برای افطار بهش میگه هر نیم ساعت بهش سر بزن که نسوزه اونم هی هر نیم ساعت میره سر میزنه آخرشم بعد یکی دو ساعت زنداییم میاد میبینه دختر داییم اصلا زیرگاز رو روشن نکرده بوده بعد هی میرفته سر میزده که نسوزه یعنی عاشق همین باهوشی هاشم

داشتیم از خونه عموم بر می گشتیم داداشم پشت فرمون بود یه خورده سرعتش بالا بود،مامانم برگشت به داداشم گفت به کم یواش تر برو ... دیر رسیدن بهتر از سالم رسیدن!!!!!! اینم از پیام ایمنی مامان من! فک و فامیله داریم؟!

عاغا چند وقت پیش به هم اتاقیم گفتم چشمای قشنگی داری (اخه چشماش سبزه)کسی دیگه تو خونواده چشماش سبز هست دوستم.نه من.یعنی پدر و مادرت چشماشون سیاهه دوستم.از خانوادمون نه ولی بابام و داداش بزرگم چشماشون سبزه من:| من موندم خانواده از نظر دوستم چه تعریفی داره موندم چند ترمه دانشگاه رو تموم میکنه دوست و اشناست من دارم ؟